منوی اصلی آمار وبلاگ بازدید امروز: 17
بازدید دیروز: 9
کل بازدیدها: 16537
|
تـنـهــا پـَـــر
چهارشنبه 90 دی 28 :: 10:27 صبح :: نویسنده : تنها پر
دلم پریشان دیاری است برای رهایی از خویشتن هوای مدینه کردن و راه به جایی نداشتن درعشق کربلا سوختن وماندن دلت را همراه زائری کوچک فرستادن زائری که مطمئنی اقا نگاهش را از او بر نمیدارد زائری که میدانی وقتی به حضرت سلام میدهد سلامش از سر خلوص و پاکی است میدانی که مثل ما آدم بزرگا که وقتی سلام میدهیم و فکرمان جای دیگری است اینگونه سلام نمیدهد وقتی از سر شوق میگوید دارم میرم کربلا مطمئنی آقا منتظرش نشسته است وخوشا به حال من که دلم را با او راهی کردم موضوع مطلب : |
||